فریــــــام

 

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

نوشته شده در چهار شنبه 27 مهر 1398برچسب:فریام,ساعت 14:35 توسط فرشید| |

 

نوشته شده در سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:نقاشی,برجسته,بادگیر,یزد,ساعت 23:10 توسط فرشید| |

 

نوشته شده در یک شنبه 11 تير 1391برچسب:بهروز,وثوقی,پرتره,سیاه,قلم,فریام,فرشید,ابطحی,ساعت 17:33 توسط فرشید| |

 

نوشته شده در شنبه 13 خرداد 1391برچسب:آیدین,ابطحی,سیاه قلم,فرشید,ساعت 23:12 توسط فرشید| |

نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:چهره,سیاه قلم,فریام,,ساعت 22:49 توسط فرشید| |

 

نوشته شده در دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:چراغ,دستی,چراغ دستی,سیاه قلم,فرشید,ابطحی,فرشید ابطحی,سید فرشید ابطحی,فریام,ساعت 14:30 توسط فرشید| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:بالن,سیاه قلم,فرشید,فریام,ساعت 21:22 توسط فرشید| |

 

" کوچه ی تنهایی"
 
برف می بارد , دلم سرد است
آسمان سرخ و زمین گویی پر از درد است
دلم ,از دوری یاری بسی تنگ است
قطره های اشک ,از چشمان من روی شیار گونه هایم می گشاید راه
چتـر در دستم ,
می گذارم پای را در کوچه ی تنهایی مغموم
برف می بارد به روی شانه های عابران کوچه ی تنهایی مغموم
همچنان من در میان برف ها ,
 
گام بر میدارم اما  بی خود از خویشم,
برف می بارد به روی سنگ فرش کوچه ی مغموم
زمین سرد است
آسمان ابریّ و دلتنگ است
شاید او هم مثل من از دوری یاری
چنین میگشاید عقده ی دل را
آنچنان از شعله ی عشقی فروزانم
که گویی می توانم با نفس هایم
زمین را جان دهم ,وآنک به یک لحظه
 
 
میان اشک ها و برف ها , آرام , سر را بر لحاف نرم پهن کوچه ی تنهایی مغموم بگذارم
و در یک لحظه با یاد تو و چشمان زیبایت شوم همراه ,
و گویم این جهان را با تمام سردی اش بدرود,
آری این چنین است,
داستان مرد عاشق پیشه ی عابر به روی سنگ فرش کوچه ی تنهایی مغموم.
 

 

نوشته شده در چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:کوچه تنهایی,تنهایی,شعرکوچه,ساعت 2:32 توسط فرشید| |

نوشته شده در چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:اتومبیل,سیاه قلم,ساعت 2:17 توسط فرشید| |

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:گل,شبنم,گل و شبنم,سیاه قلم,,ساعت 2:12 توسط فرشید| |


Power By: LoxBlog.Com